ابتدا به فایل صوتی گوش دهید و سعی کنید متن مکالمات را بدون نگاه کردن به آن متوجه شوید.
✔️فایل صوتی درس پنجاه و ششم را می توانید از طریق پخش کننده زیر گوش دهید.
فایل شنیداری مکالمه
پیشنهاد ویژه
خودتان آلمانی را (تضمینی) یاد بگیرید! شروع از الفبا، به فارسی، منطبق بر آزمونهای گوته
پیشنهاد ویژه
کاملترین منابع آموزش زبان آلمانی
ارزشمندترین منابع آموزش آلمانی، همه در یک پکیج (A1 تا C1)
پیشنهاد ویژه
نرم افزار دلفین – آلمانی (A1 تا B2)
فلش کارتهای آماده، دیکشنری، آموزش مکالمه، داستان آلمانی، تمرین شنیدار، تمرین لغت و گرامر و… همگی در نرم افزار دلفین
پیشنهاد ویژه
دیکشنری آلمانی به فارسی، فارسی به آلمانی و آلمانی به آلمانی (لانگنشایت، ۶۰ هزار لغت)، با تلفظ انسانی، قابلیت ارسال به جعبه لایتنر
متن آلمانی همراه با ترجمه فارسی
Caroline Mann! Was für eine Scheiße!
مرد! چه افتضاح!
Martin Was?
چی؟
Caroline Die Läden haben alle keine großen T-Shirts! Wir sind jetzt so lange unterwegs, und es gibt einfach keine!
مغازه ها تی شرت بزرگ ندارند! خیلی وقته داریم راه می ریم و هیچی نیستش!
Martin Hmm.
همم.
Caroline Ich denke, ich hätte doch ein T-Shirt im ersten Laden kaufen sollen.
من فکر میکنم که باید تی شرت از مغازه اول می خریدم. (با حالت پشیمانی)
Martin Wirklich? Da gibt es doch auch keine T-Shirts in XXL.
واقعا؟ اونجا هم تی شرت سایز ایکس ایکس لارج نبود.
Caroline Ja, aber ich brauche auch T-Shirts für meine Brüder.
آره، اما من برای برادرهایم هم تی شرت نیاز دارم.
Martin Ah, sollst du für sie Souvenirs aus Berlin mitbringen?
آه، باید براشون از برلین سوغاتی ببری؟
Caroline Ja, Ich brauche Geschenke für meine ganze Familie. Für meinen Vater habe ich schon etwas , aber…
آره، من هدیه برای کل خانوادم می خوام. برای پدرم چیزایی دارم ، اما …
Martin Dann lass uns hier in den nächsten Souvenirladen gehen und dort T-Shirts für deine Geschwister kaufen.
پس بریم اینجا مغازه سوغاتی بعدی و اونجا تی شرت برای خواهر برادرت بخر.
Caroline Aber die T-Shirts hier sind nicht so schön. Wir hätten sie doch im ersten Laden kaufen sollen.
اما تی شرت های اینجا زیاد خوشگل نیستن. ما باید اون ها رو از مغازه اولی می خریدیم. (با حالت پشیمانی)
Martin Dann lass uns zurück gehen!
پس (بیا) برگردیم!
Caroline Es ist so weit weg jetzt! Ich möchte nicht mehr laufen!
الان دیگه خیلی دور شده (از مغازه اول خیلی دور شدیم)! من نمی خوام دیگه راه برم!
✔️ لغات مهم آلمانی (خرید کردن)
🔹 der Mann .. مرد / شوهر، همسر، مرد، / آدم
Mein Mann arbeitet hier.
🔹 lange مدت زیاد، مدتی
Musstest du lange warten?
🔹 unterwegs در راه، در بین راه
Lass uns ein bißchen früher gehen, dann können wir unterwegs noch Brötchen kaufen!
🔹 erst اول، یکم، نخست
Marion kriegt bald ihr erstes Kind.
Die ersten Stiefmütterchen blühen schon.
🔹 kaufen kaufte, hat gekauft خریدن (برای)، خرید کردن
Wir sind uns nicht einig, welches Haus wir kaufen wollen.
🔹 der Bruder .. برادر
Die beiden Brüder rauften immer miteinander.
🔹 die Schwester -n خواهر
Hör auf deine Schwester zu ärgern!
🔹 das Souvenir -s یادگاری، سوغاتی
Hast due viele Souvenirs aus Afrika mitgebracht?
🔹 bringen brachte, hat gebracht آوردن (برای)، بردن (برای)
Bitte bring den gelben Sack mit Mülli raus.
Komm, wir bringen ihn ins Krankenhaus.
🔹 die Familie -n خانواده
Ich habe eine große Familie.
🔹 der Vater .. خانواده
Wenn mein Vater seine berühmte Kohlsuppe macht, macht er immer gleich so viel, dass er die mindestens die Hälfte einfrieren und später essen kann.
Du bist nicht mein Vater!
🔹 die Geschwister nur Plural خانواده
Hast du Geschwister?
🔹 weit weg دور
Neuseeland ist so weit weg ….
عبارات و کلمات آلمانی
✅ عبارت “haben alle keine” به معنی (هیچ کدام ندارند) است.
✅ واژه “mitbringen” به معنی (همراه خود بردن، با خود آوردن) می باشد.
Bitte bringen Sie die notwendigen Unterlagen mit.
لطفا مدارک لازم را به همراه خود بیاورید.
Ich gehen zum Gemüsehändler, soll ich dir etwas mitbringen?
من به سبزی فروشی می روم، چیزی می خواهی برایت بیاورم؟
✅ کلمه “mehr” به معنی (بیشتر، زیادتر، باز) است و همراه با یک نفی کننده “nicht mehr” به معنی (دیگر) می باشد.
Geben Sie mir bitte etwas mehr Kaffee.
لطفا کمی بیشتر به من قهوه بدهید.
mit mehr Sorgfalt
با دقت بیشتری
Wir brauchen mehr Geld.
ما پول بیشتری نیاز داریم.
Sie liebt ihn nicht mehr.
دیگر دوستش ندارد.
Ich habe keine Zeit mehr.
دیگر وقت ندارم.
Mehr kann ich nicht essen!
دیگر نمی توانم بخورم.
گرامری آلمانی (ابراز پشیمانی و افسوس)
محور این درس ابراز پشیمانی یا افسوس و حسرت در زبان آلمانی است.
Ich hätte doch ein T-shirt im ersten Laden kaufen sollen.
💠 برای ابراز پشیمانی یا افسوس و حسرت، نمی توانید ساختار “hätte … sollen” (باید) را دور بزنید!
دقت کنید که این ساختار از نظر فنی شکل Konjunktiv II است که در درس های قبل به آن پرداخیتم، بنابراین گیج نشوید.
🎯 در زبان آلمانی، هنگام ابراز پشیمانی یا افسوس و حسرت، فقط لغت “hätte” و به دنبال آن بقیه جمله شامل فعل در پایان و سپس “sollen” را قرار دهید.
Ich hätte ein T-Shirt kaufen sollen.
باید تی شرت می خریدم. (ابراز پیشمانی از اینکه تی شرت نخریدم)
Er hätte auf mich hören sollen.
او باید به من گوش می داد. (افسوس خوردن از اینکه به من گوش نداده)
بینش فرهنگی (خانواده های آلمانی)
در این بخش می خواهیم نکاتی را به صورت بسیار کوتاه در مورد خانواده های آلمانی به شما ارائه دهیم.
🔹 به طور معمول، آلمانی ها یا با پدر و مادر و خواهران و بردرانشان یا با همسر خود زندگی می کنند.
🔹 پدربزرگ ها و مادربزرگ ها معمولاً در خانه ای مستقل زندگی می کنند، اما شما معمولاً به آنها سر می زنید.
🔹 شما معمولاً خاله، عمه، عمو و دایی های خود را زیاد نمی بینید، مگر اینکه رابطه نزدیکی با پسران یا دختران آن ها داشته باشید.
🔹 خانواده در کریسمس، عید پاک و البته تولدها دور هم جمع می شوند. به خاطر داشته باشید که آلمانی ها روز شکرگزاری یا روز نامگذاری را جشن نمی گیرند.
🔹 طلاق در آلمان روز به روز بیشتر می شود، البته نه به اندازه آمریکاییها، بنابراین خانوادههای غیر کلاسیک نیز رایجتر میشوند.
🔹 از آنجایی که آلمانی ها دیگر بچه زیادی ندارند، جمعیت آلمان رفته رفته پیرتر می شود. بدون مهاجران، این روند بسیار بدتر خواهد بود و فشار بسیار بیشتری بر سیستم اجتماعی وارد می کند.
✔️در قسمت انتهایی می توانید لیست درس های مربوط به این دوره را مشاهده نمایید.