✔️ در این پست شخصیت سوم این داستان جذاب را “Klaus Meier” معرفی می کنیم.
«Klaus Meier ist Leos bester Freund.
کلوس مایر یکی از بهترین دوستان لئو است.
✔️ خب یک جمله مشابه با جمله بالا به عنوان مثال بیشتر را برای شما آورده ایم. اینگونه جملات را می توان به گونه ای دیگر نیز در زبان آلمانی بیان کرد، به مثال زیر توجه کنید.
Ali ist Saras bester Freund = Ali ist bester Freund von Sara
علی یکی از بهترین دوستان سارا است.
Zusammen mit seiner Tochter Veronika hat er die KFZ-Werkstatt “Meier & Meier”.
او همراه دختر خود ورونیکا یک تعمیرگاه اتومبیل به نام “مایر & مایر” دارد.
✔️ توجه کنید KFZ مخفف کلمه “Kraftfahrzeug” می باشد و به معنی “وسیله نقلیه موتوری، اتومبیل، خودرو” می باشد.
Klaus kommt fast jeden Tag zum Essen zu “Leo & Co.”
کلوس تقریبا هر روز برای صرف غذا به کافه “لئو & کو” می آید.
پیشنهاد ویژه
خودتان آلمانی را (تضمینی) یاد بگیرید! شروع از الفبا، به فارسی، منطبق بر آزمونهای گوته
پیشنهاد ویژه
کاملترین منابع آموزش زبان آلمانی
ارزشمندترین منابع آموزش آلمانی، همه در یک پکیج (A1 تا C1)
پیشنهاد ویژه
نرم افزار دلفین – آلمانی (A1 تا B2)
فلش کارتهای آماده، دیکشنری، آموزش مکالمه، داستان آلمانی، تمرین شنیدار، تمرین لغت و گرامر و… همگی در نرم افزار دلفین
پیشنهاد ویژه
دیکشنری آلمانی به فارسی، فارسی به آلمانی و آلمانی به آلمانی (لانگنشایت، ۶۰ هزار لغت)، با تلفظ انسانی، قابلیت ارسال به جعبه لایتنر
✔️ عبارت “fast jeden Tag” یک جمله کاربردی هستش که در بسیاری از موقعیت ها می توانید از آن استفاده کنید. برای مثال:
Ich gehe fast jeden Tag zum Deutschkurs.
من تقریبا هر روز به کلاس آلمانی می روم.
Deshalb fallen ihm Veränderungen sofort auf:
به همین علت (هر روز به کافه می آید) تغییرات نظر او را جلب می کنند.
✔️ فعل جمله بالا “auffallen” می باشد، که یکی از ساختار های آن که معنی “متوجه چیزی شدن، نظر (چشم) کسی را گرفتن، توجه کسی را جلب کردن” می دهد به صورت زیر می باشد.
* etwas fällt jemandem auf
همچنین صفت این فعل می شود “auffällig”
auffällig چشمگیر، آشکار، بارز
✔️ به این مثال ها برای فعل “auffallen” توجه کنید.
Fällt dir nichts an mir auf? Mir fällt deine neue Frisur auf.
متوجه هیچ تغییری در من نشده ای؟ مدل موی جدید تو توجهم رو جلب کرده.
Ist dir aufgefallen, dass wir noch nicht zusammen gekocht haben
متوجه شده ای که ما تا حالا آشپزی نکردیم
✔️ به عنوان مثال برای صفت این فعل به این جمله پرکاربرد توجه کنید:
Sie nicht auffällig. زیاد جلب توجه نکن
Täglich frische Blumen, phantastische Gerichte – was ist mit Leo passiert?
هر روز گل های تازه، غذاهای خارق العاده – چه اتفاقی برای لئو افتاده؟
(این ها تغییراتی هستند که کلوس مایر در “لئو” می بیند)
✔️
🔹täglich روزانه، هر روز
🔹das Gericht -e غذا، خوراک
✔️فعل “passieren” یکی از افعال مهم زبان آلمانی می باشد. به معنی آن به همراه چند مثال توجه کنید.
🔹 pasieren passierte, ist passiert
اتفاق افتادن (برای)، پیش آمدن(برای)
Was ist mit deine Augen passiert?
چشمات چی شده؟
Mir ist heuge Morgen etwas komisches passiert.
امروز صبح برام یک اتفاق عجیب افتاد.
لیست قسمتهای داستان آلمانی «Die Neue»
لیست داستانهای آلمانی سایت رپیدلرن :
(تمام لینکها به قسمت اول از هر مجموعه داستان است – لیست ادامه داستانها در انتهای هر داستان قرار دارد)