مقدمه

یادگیری زبان آلمانی با داستان یکی از موثرترین راه ها برای افزایش دایره لغات و درک سریع گرامر در عمل است. باور نمی کنی؟ در واقع تحقیقات جالبی در مورد مغز وجود دارد که چگونه زبان ها بر مسیرهای مغزی ما تأثیر می گذارند.
اما یافتن داستان‌های کوتاه آلمانی برای تمرین مهارت‌های خواندن می‌تواند دلهره‌آور باشد، به‌ ویژه وقتی وب‌سایت‌هایی را که همگی به زبان آلمانی هستند بررسی کنید. منابع خوب کدامند؟ آیا آنها واقعاً از آلمانی خوب استفاده می کنند؟ آیا آنها بدون خطا هستند؟ نترسید! ما این کار را برای شما انجام داده ایم.

در این پست قسمت اول از داستان کوتاه و جذاب آلمانی کلودیا، مایورکا را با هم می خوانیم. پیشنهاد می کنیم ابتدا تنها به فایل صوتی لااقل دو بار گوش دهید. سپس می توانید متن داستان را مشاهده کنید و در انتها می توانید از قسمت ترجمه برای بخش هایی که در درک آن مشکل داشتید کمک بگیرد.

پیشنهاد ویژه

خودآموز زبان آلمانی – سطح A1

خودتان آلمانی را (تضمینی) یاد بگیرید! شروع از الفبا، به فارسی، منطبق بر آزمونهای گوته

خودآموز زبان آلمانی در 30 روز پکیج اول

پیشنهاد ویژه

کاملترین منابع آموزش زبان آلمانی

ارزشمندترین منابع آموزش آلمانی، همه در یک پکیج (A1 تا C1)

کاملترین پکیج منابع آموزشی زبان آلمانی German Pack

پیشنهاد ویژه

نرم افزار دلفین – آلمانی (A1 تا B2)

فلش کارتهای آماده، دیکشنری، آموزش مکالمه، داستان آلمانی، تمرین شنیدار، تمرین لغت و گرامر و… همگی در نرم افزار دلفین

پیشنهاد ویژه

دیکشنری آلمانی دلفین

دیکشنری آلمانی به فارسی، فارسی به آلمانی و آلمانی به آلمانی (لانگنشایت، ۶۰ هزار لغت)، با تلفظ انسانی، قابلیت ارسال به جعبه لایتنر

دیکشنری آلمانی مخصوص اندروید

خلاصه داستان (Claudia, Mallorca)

تابستان، آفتاب، ساحل شنی. شرایط ایده آل برای یک مکالمه دوستانه. اما کلودیا، یک دکتر جوان، ناامید است. پس از آخرین رابطه او از مردان خسته شده است. لوسی، خواهر دوقلوی او، ممکن است کمک کند. او ایده جالبی دارد که چگونه کلودیا می تواند یک مرد جدید پیدا کند….

فصل اول (Kapitel 1)

Claudia ist auf einer Jacht.
Die Temperatur ist zweiunddreißig Grad. Am Horizont ist Mallorca.
Der Kapitan bringt einen Cocktail.

کلودیا در یک قایق تفریحی است.
دما سی و دو درجه است. مایورکا در افق است.
کاپیتان یک کوکتل می آورد.

فصل دوم (Kapitel 2)

Der Kapitan sagt: „Hier! Ein Mojito!” „Danker, sagt Claudia.
Sie trinkt.
Cocktails im Sommer sind wunderbar.

کاپیتان می گوید: «اینجا! یک موهیتو!” کلودیا می گوید: “متشکرم.
او می نوشد.
کوکتل های تابستانی فوق العاده هستند.

فصل سوم (Kapitel 3)

Der Kapitan ist der Mann von Claudias Schwester.
Sein Name ist Birkan.
Seine Mutter ist Deutsche. Sein Vater ist Türke.
Birkan ist in Berlin geboren.

کاپیتان شوهر خواهر کلودیا است.
اسمش بیرکان است.
مادرش آلمانی است. پدرش ترک است.
بیرکان در برلین متولد شده است.

فصل چهارم (Kapitel 4)

In Berlin hat Birkan ein Import-Export-Geschäft für türkische Produkte.
Und drei Fitnesscenter.
Und zehn türkische Restaurants.
Und zweiunddreißig Döner-Kebap-Buden. Birkan ist Millionär.

بیرکان در برلین تجارت واردات و صادرات محصولات ترکیه را دارد.
و سه مرکز تناسب اندام
و ده رستوران ترکی.
و سی و دو دکه کباب دونر. بیرکان یک میلیونر است.

فصل پنجم (Kapitel 5)

Birkan sagt: „Lucy! Ein Caipirinha!” Lucy kommt aus der Kabine.
Sie ist Claudias Schwester.

„Danke! Cocktails bei dieser Temperatur sind wunderbar!”

بیرکان می گوید: «لوسی! یک کاپرینا!” لوسی از کابین بیرون می آید.
او خواهر کلودیا است.

“ممنون! کوکتل ها در این دما فوق العاده هستند!”

فصل ششم (Kapitel 6)

Lucy sieht exakt aus wie Claudia. Sie sind total identisch.
Wie Klone.
Claudia und Lucy sind Zwillinge!

لوسی دقیقاً شبیه کلودیا است. آنها کاملاً یکسان هستند.
مثل کلون ها.
کلودیا و لوسی دوقلو هستند!

فصل هفتم (Kapitel 7)

Claudia und Lucy sind sehr attraktive Frauen. Sie haben lange Haare.
Und lange Beine.
Als Studentinnen hatten sie Jobs als Models. Claudia hat Medizin studiert.
Jetzt arbeitet sie als Ärztin an der Berliner Charite.

کلودیا و لوسی زنان بسیار جذابی هستند. آن ها موها و پاهای بلندی دارند.
به عنوان دانشجو، آنها شغل مدلینگ داشتند. کلودیا در رشته پزشکی تحصیل کرد.
اکنون او به عنوان پزشک در موسسه خیریه برلین کار می کند.

فصل هشتم (Kapitel 8)

Claudia und Lucy tragen zitronengelbe Bikinis. Und Sonnenbrillen von Prada.

Der einzige Unterschied: Lucy tragt eine Rolex. Die Rolex hat vierundzwanzigtausend Euro gekostet.

کلودیا و لوسی بیکینی زرد لیمویی می پوشند. و عینک آفتابی (برند) پرادا.
تنها تفاوت: لوسی رولکس می پوشد. رولکس بیست و چهار هزار یورو قیمت دارد.

فصل نهم (Kapitel 9)

Birkan nimmt das «Mallorca-Magazin». Es ist ein deutsches Magazin.
Er geht in die Kabine.
In der Kabine macht er das «Insel-Radio» an. Es ist deutsches Radio.

بیرکان «مجله مایورکا» را می گیرد. این یک مجله آلمانی است.
به داخل رختکن می رود.
در کابین او “رادیو جزیره” را روشن می کند.اون رادیو آلمان است.

فصل دهم (Kapitel 10)

Claudia and Lucy stoßen an. “Prost!” Sie trinken.
Lucy sagt: „Claudia! Du bist seit drei Wochen auf Mallorca. Und du halt nicht ein einziges Mal mit einem Mann gesprochen!”
Claudia sagt: „Manner sind Idioten!”

کلودیا و لوسی به سلامتی (لیوان ها را) به هم می زنند. “به سلامتی!” آن ها می نوشند.
لوسی می گوید: «کلودیا! تو سه هفته در مایورکا بودی. و تو حتی یک بار با یک مرد صحبت نکردی!»
کلودیا می گوید: “مردها احمق هستند!”

✅ در پست بعدی، قسمت دوم از این داستان جدید آلمانی که توسط انتشارات Hueber منتشر شده است و می تواند برای سطح A1 بسیار مفید و کاربردی باشد را ارائه خواهیم داد.

لیست قسمت‌‎های داستان آلمانی «Claudia, Mallorca»

لیست داستان‌های آلمانی سایت رپیدلرن :

(تمام لینک‌ها به قسمت اول از هر مجموعه داستان است – لیست ادامه داستانها در انتهای هر داستان قرار دارد)

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا