در این پست می خواهیم به یکی از مهمترین و پرکاربردترین فعل های آلمانی بپردازیم. اگر زبان آلمانی را شروع کرده باشید حتما در همان درس های ابتدایی به فعل “gehen” برخورد کرده اید. در تمامی کتاب های آلمانی در سطح های آغازین این فعل در درس های اولیه به کار برده شده است و این نشان از اهمیت و پرکاربرد بودن این فعل دارد.

شاید در نگاه اول این فعل کمی ساده به نظر آید. اما معانی مختلف و کاربردهای گوناگون آن باعث شد تا یک پست را به صورت کامل به این فعل اختصاص دهیم.

در بسیاری از دیکشنری های آلمانی، برای فعل “gehen” بیش از ۴۰ معنی نوشته شده است! همانطور که گفتیم این فعل در بسیاری از جملات آلمانی در متون، کتاب ها، مجلات و برنامه تلویزیونی و … به کار برده می شود. اما شما به عنوان یک زبان آموز آیا لازم است تمامی معانی آن را به صورت یکجا یاد بگیرید؟

پاسخ این سوال مطمئنا خیر است. پس در این مقاله می خواهیم ۱۰ معنی پرکاربرد و ضروری این فعل را برای شما بیان کنیم. معانی دیگر مطمئنا کمتر استفاده می شوند و شما بعد از یادگیری و تسلط به زبان آلمانی شاید در برخی از متون به آن ها برخورد کنید و به صورت تدریجی آن ها را فرا خواهید گرفت.

در انتها نیز چند اصطلاح و عبارت پرکابرد که از فعل gehen در آن ها استفاده می شود را ارائه می دهیم. خب پس بیایید شروع کنیم:

در بخش زیر می توانید صرف فعل gehen را در زبان حال مشاهده کنید:

ich gehe

du gehst

er/sie/es geht

wir gehen

ihr geht

sie gehen

Sie gehen (شما محترمانه)

حال ۱۰ معنی مهم و پرکابرد gehen را با هم بررسی می کنیم.

gehen ging (präteritum) ist gegangen (Perfekt)

✅ رفتن، راه رفتن، پیاده رفتن، (به جایی) رفتن، (از جایی) آمدن

Geh nicht so schnell!

اینقدر تند (راه) نرو!

Ich kann kaum noch gehen.

من دیگر به سختی می توانم راه بروم.

Wenn Sie so gehen, ist es näher.

اگر از این راه بروید نزدیکتر است.

Ich gehe ins Kino.

من به سینما می روم.

Ich gehe jeden Morgen zu Fuß zur Arbeit.

من هر روز صبح پیاده به کار می روم.

Meine Tochter geht noch aufs Gymnasium.

دخترم هنوز (به) دبیرستان می رود.

Ich muss jetzt leider gehen.

من باید متاسفانه الان بروم.

Ein Freund von mir geht ins Ausland.

یکی از دوستان من به خارج (از کشور) می رود.

Wenn ich keinen höheren Lohn bekomme, gehe ich.

اگر مزدم را زیاد نکنند (از اینجا) می روم.

پیشنهاد ویژه

خودآموز زبان آلمانی – سطح A1

خودتان آلمانی را (تضمینی) یاد بگیرید! شروع از الفبا، به فارسی، منطبق بر آزمونهای گوته

خودآموز زبان آلمانی در 30 روز پکیج اول

پیشنهاد ویژه

کاملترین منابع آموزش زبان آلمانی

ارزشمندترین منابع آموزش آلمانی، همه در یک پکیج (A1 تا C1)

کاملترین پکیج منابع آموزشی زبان آلمانی German Pack

پیشنهاد ویژه

نرم افزار دلفین – آلمانی (A1 تا B2)

فلش کارتهای آماده، دیکشنری، آموزش مکالمه، داستان آلمانی، تمرین شنیدار، تمرین لغت و گرامر و… همگی در نرم افزار دلفین

پیشنهاد ویژه

دیکشنری آلمانی دلفین

دیکشنری آلمانی به فارسی، فارسی به آلمانی و آلمانی به آلمانی (لانگنشایت، ۶۰ هزار لغت)، با تلفظ انسانی، قابلیت ارسال به جعبه لایتنر

دیکشنری آلمانی مخصوص اندروید

✅ رفتن، حرکت کردن، کار کردن

Wann geht der nächste Zug?

قطار بعدی کی حرکت می کند (می رود)؟

Der nächste zug geht erst in zwei Stunden.

قطار بعدی تازه دو ساعت دیگر می رود.

Der Bus geht nur sonntags.

این اتوبوس فقط یکشنبه ها می رود (کار می کند).

✅ پیش رفتن

Wie geht das Geschäft?

کسب و کار چطور پیش می رود؟

Am Anfang ging alles ganz gut.

ابتدا همه چیز نسبتا خوب پیش می رفت.

✅ کار کردن

Gehr Ihre Uhr richtig?

ساعت شما درست کار میکند؟

Die Klingel geht wieder.

زنگ دوباره کار می کند (درست شده است).

✅ ممکن بودن، امکان داشتن، میسر بودن

Geht das bis morgen? – Nein, das geht nicht. Ich brauche mehr Zeit.

این (کار) تا فردا ممکن است؟ (انجام شدنی است) – خیر، ممکن نیست. من زمان بیشتری نیاز دارم.

Wenn es geht

اگر ممکن است

✅ جا گرفتن در ، جا شدن در، رفتن توی

Der Mantel geht nicht mehr in den Koffer.

این پالتو دیگر در این چمدان جا نمی شود.

In diesen Sall gehen 500 Menschen.

در این تالار پانصد نفر جا می گیرند.

✅ باز شدن به، رو به جایی بودن، رفتن به، رسیدن به، منتهی شدن به

Das Fenster geht auf die Straße.

این پالتو دیگر در این چمدان جا نمی شود.

Das Fenster geht zum Hof.

در این تالار پانصد نفر جا می گیرند.

Geht es hier zum Flughafen?

راه فرودگاه از این طرف است؟ (این مسیر به فرودگاه منتهی می شود)؟

✅ حال کسی خوب یا بد بودن، وضع (مالی) کسی خوب یا بدن بودن

Wie geht es Ihnen heute?

حالتان امروز چطور است؟

Heute geht es mir etwas besser.

امروز حالم کمی بهتر است.

Gegenüber früher geht es uns jetzt ganz gut.

نسبت به سابق وضعمان حالا نسبتا خوب است.

✅ بدک نبودن، گذشتن، قابل تحمل بودن

Ist das sehr teuer? – Es geht.

خیلی گران است؟ – ای، نه زیاد، بد نیست.

Die ersten Tage gingen so.

روزهای اول بدک نبود.

Das Geht ja noch!

باز بد نیست.

✅ (سخت، آسان و غیره) بودن

Das geht ganz einfach.

کار ساده ای است.

Wie geht das Spiel?

این بازی چگونه می باشد؟ (این بازی را چطور می کنند)

💠 عبارات و اصطلاحات

به طور کلی فعل gehen وقتی با حرف اضافه um در جمله ای به کار می رود، معنی (موضوع، بحث، صحبت بر سری چیزی بودن) را می دهد.

Das geht um ….

موضوع، بحث، صحبت بر سر چیزی بودن

Um was (Worum) geht es denn?

موضوع (بر سر) چیست؟

Es geht mir hier nicht ums Geld.

برای من اینجا پول مطرح نیست. (برای من موضوع پول مطرح نیست)

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا