لغات ضروری آیلتس

مقدمه

بعد از معرفی کلی از آزمون آیلتس و ویژگی های کلی این آزمون از این پس در سایت ، پست های قرار داده شده به دو قسمت تقسیم می شوند ، در دسته اول پست ها به لغات آزمون ielts می پردازیم و در دسته دیگر از پست ها به معرفی منابع معتبر این آزمون می پردازیم و هر یک از منابع را به طور مجزا بررسی می کنیم و برخی از منابع را برای دانلود در اختیار بازدیدکنندگان سایت رپید لرن قرار می دهیم.

در این پست به واژگان پیشرفته آیلتس می پردازیم و به تدریج این لغات را کامل می کنیم. در هر پست تعدادی از کلمات را قرار می دهیم. سعی کنید هر روز همین تعداد لغت آیلتس را حفظ کنید تا به مرور لغات در ذهن شما به خوبی جای بگیرند وبه حافظه دراز مدت شما سپرده شوند. اگر هر روز تعداد محدود و ثابتی لغت را یاد بگیرید در عرض چند ماه دامنه لغات شما به حد بسیار قابل قبولی می رسد. اما متاسفانه بسیاری از زبان آموزان این قاعده را رعایت نمی کنند و در روز های اول که تصمیم به یادگیری می نمایند ، هر روز حجم بسیار بالایی از واژگان را می خواهند حفظ کنند. این روش معمولا نهایتا بیشتر از ۲ یا ۳ هفته به صورت مستمر طول نمی کشد و زبان آموز بعد از مدت کوتاهی خسته می شود و در یادگیری خود وققه می اندازد تا اینکه در نهایت به طور کلی خواندن را تعطیل میکند!  به قول معروف “رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود… رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود”

پیشنهاد ویژه

بسته کامل منابع ضروری برای آزمون آیلتس (IELTS)

شامل بهترین مجموعه های آموزش آیلتس، یک بسته ضروری برای هر شرکت کننده، شامل همه مهارتها

منابع آیلتس

abhor

انزجار داشتن از ، متنفر بودن از ، تنفر داشتن از ، منزجر بودن از

Ex: I abhor someone who is constantly changing channels with a remote while I’m trying to read in the same room.

 

abjure

خودداری کردن از، برگشتن (از) ،دست برداشتن از ، ترک کردن

Ex: In vain, the entire family tried to importune him to abjure gambling.

تمام اعضای خانواده بیهوده به او التماس می کردند دست از قمار بازی بردارد.

 

abortive

بی حاصل ، بیهوده ، بی فایده ، نافرجام ، عقیم

Ex: The divers made an abortive attempt to rescue the dog from the murky waters.

 

abound 

فراوان بودن ، فراوان داشتن ، پر بودن از

Ex: The western plains used to abound with bison before those animals were slaughtered by settlers.

در گذشته دشت های غرب (آمریکا)  پر بود از گاومیش هایی که بعدها  توسط مهاجران سفید پوست به طور بی رویه ای شکار شدند.

 

abrogate

لغو کردن ، منحل کردن ، بر چیدن

Ex: The wealthy uncle decided to abrogate his inane nephew’s sinecure.

عموی ثروتمند تصمیم گرفت که پست تشریفاتی برادرزاده نادان خود را منحل اعلام کند.

 

abstemious

میانه روی ، حد نگهدار ، خویشتندار -در خوردن غذا

Ex: Coach Fischer issued issued a fiat that required that his players be abstemious.

مربی فیشر دستوری صادر کرد که بازیکنان را ملزم می کرد در خوردن غذا و … میانه روی کنند.

 

absurd

پوچ ، مسخره ، مضحک ، خنده دار

Ex: The teacher felt like laughing after he heard Sally’s absurd excuse for not having done her homework.

معلم بعد از اینکه بهانه خنده دار سالی را برای انجام ندادن تکالیفش شنید، خنده اش گرفت.

 

access

راه دسترسی ، دستیابی ، دسترسی

Ex: Once the druggist had beed duped into opening the store, the addict gained access to the pep pills.

بعد از اینکه فروشنده دارو خام شد و داروخانه را باز کرد معتاد توانست به قرص های نیروزا دست پیدا کند.

 

accommodate

لحاظ کردن ، در نظر گرفتن، همساز کردن ، سازگار شدن ، وفق دادن

Ex: A quarrel precipitated when the dietician refused to accommodate the patient’s special needs.

وقتی متخصص رژیم غذایی نیازهای خاص بیمار را نادیده گرفت، مشاجره ای بین آن دو رخ داد.

 

accomplice

همدست ، شریک ، شریک جرم

Ex: Although he was judged a minor accomplice, the driver had actually played an integral part in planning the crime.

اگر چه طبق نظر قاضی ، راننده شریک جرم ثانویه محسوب شد اما در واقع او نقش اساسی در طرح جنایت داشت.

 

accost

مخاطب ساختن ، نزدیک شدن به

Ex: If a surly panhandler should accost you, keep on walking.

اگر گدایی بداخلاق به شما نزدیک شد به راه خود ادامه دهید.

 

acknowledge

اعتراف کردن ، پذیرفتن ، قبول کردن ، تصدیق کردن

Ex: Monte refused to acknowledge the extrinsic pressures that were causing him to do poorly in his sophomore year.

مونته به فشار های برونی که باعث شد نتواند در سال دوم دانشکده خوب درس بخواند، اعتراف نکرد.

 

acme

اوج ، کمال، قله ، آخرین سیستم

Ex: At the acme of his power, the dictator was obsessed with the belief that those who dissented were trying to usurp his position.

دیکتاتور در اوج قدرت، این فکر به ذهنش خطور کرد که مخالفانش سعی دارند مقام او را غصب کنند.

 

acrimonious

گزنده ، تلخ ، شنیدار

Ex: We tried to ignore her acrimonious comments, but that took considerable restraint.

سعی کردیم نظرات تلخ و گزنده او را نادیده بگیریم اما این مسئله نیاز به خویشتنداری زیادی داشت.

 

acute

شدید، مبرم ، جدی ، تیز ، باهوش

Ex: After the catastrophe, there was an acute need for emergency housing.

بعد از بروز فاجعه نیاز شدیدی به اسکان اضطراری (آسیب دیدگان) احساس می شد.

 

adamant

قاطع ، انعطاف پذیر ، جدی

Ex: The umpire was adamant about his decision to call the runner out.

داور در تصمیمش مبنی بر اخراج دونده، قاطع بود.

 

adherent

طرفدار ، حامی ، پشتیبان ، هوادار

Ex: The disgruntled adherent switched his loyalty to the opposition party.

هوادار ناراضی به حزب مخالف پیوست و نسبت به آن وفادار شد.

 

admonish

ملامت کردن ، هشدار دادن ، سرزنش کردن ، اخطار دادن

Ex: I suspect that my father will admonish me for coming home late.

فکر می کنم پدرم بابت دیر آمدن به خانه مرا ملامت کند.

 

adroit

ماهر ، استاد ، وارد

Ex: My nephew is quite adroit at making model airplanes.

برادر زاده ام / خواهر زاده ام در ساخت ماکت هواپیما مهارت زیادی دارد.

 

advent

ظهور ، ورود ، پیدایش ، آمدن ، شروع

Ex: With the advent of mandatory safety inspections, some of the more decrepit automobiles have been eradicated.

در هر پست از این قسمت آموزشی ۲۰ لغت ielts را همراه با مثال در اختیار شما قرار میدهیم. حفظ کردن روزانه ۲۰ لغت می تواند هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت یادگیری بسیار مناسب برای هر زبان آموزی باشد. توجه کنید اگر هر روز همین مقدار را که به نظر کم می رسد را حفظ نمایید و کارتان مداوم باشد در عرض ۳ ماه ، توانسته اید ۱۸۰۰ لغات ضروری را حفظ نمایید که دامنه لغتی بسیار مناسبی محسوب می شود.

لیست لغات آیلتس

2 دیدگاه برای “لغات آزمون ielts”

  1. ضمن تشکر از زحماتتان بابت مطالب پرباری که در سایت گذاشتید، میخوام بگم که جملات بسیار زیبا و همراه با لغات تازه برای من بودند. ولی حیف که تعداد جملات فقط ۲۰ تا میباشد. اگر ممکن است جملاتی تازه منتشر کنید و یا برایم ایمل کنید.

پاسخ دادن به مهدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا